می‌خواستید چه کار کنید؟

می‌خواستم باشگاه کلاس را فعال کنیم. مشارکت بچه ها را بیشتر کنیم. فرایند دموکراسی و رای دادن را به آنها نشان دهیم و تجربه کنند. بدانند نمایندگان مسئولیت و وظایفی دارند و باید دنبال ویژگی  و شایستگی در نماینده‌ها باشند. بدانند برای دلیل خاصی باشگاه دارند و باید اهداف خود را انتخاب کنند. نیازهای محیط اطراف خود را بشناسند و برای آن کاری کنند.

چه فعالیت‌هایی در کلاس انجام شد؟

بچه‌ها اهداف پیشنهادی باشگاه را نوشتند، ولی انتخاب نشد. ابتدا اطلاعی از نقش‌ها نداشتند و معلوم نبود با چه تصوری رای‌گیری کرده بودند و خود منتخبین هم چیزی نمی‌دانستند و فقط از انتخاب خوشحال بودند.

وظایف و ویژگی هر یک از نمایندگان را بررسی کردند. ابتدا هیچ تصوری نداشتند. با هدایت مربی این بحث درگرفت که ویژگی در اولویت است یا وظایف؟ اکثر اعتقاد داشتند ویژگی که لزوماً درست نیست ولی مربی از هر بهانه‌ای برای ایجاد ذهنیت تفکر انتقادی و چرایی استفاده می‌کرد.

یکی از بچه‌ها بر اساس رای‌گیری بچه‌ها چند ویژگی مربوط به مدیر را نداشت مثلا حوصله، انتقادپذیری یا شناخت وظایف، ولی بچه‌ها می‌خواستند مدیر باشد. در زمینه‌ی سخنرانی امتیاز خوبی داشت و فرد دیگری کاندیدا نشد، دبیر و خزانه‌دار تا حد زیادی دارای ویژگی‌ها بودند.

در جاهایی از کلاس بچه‌ها سوال داشتند که "این قوانین رابرای چه می نویسیم؟" به بحث گذاشته شد.

خودشان برخی اوقات به قوانین پیشنهادی خودشان سئوال و ابهام وارد می کردند مثلا کلاس هشتمی‌ها دو برابر هفتمی‌ها رأی داشته باشند.

استدلال‌ها اکثراً خوب است ولی همه مشارکت نمی کنند خصوصا هفتمی‌ها. آخر کلاس تعدادی ایستادند و به ایجاد نظم و نظافت کمک کردند.

بازگشت به صفحه ی گزارش های مربیان