محل اجرا: تهران، مدرسه پسرانه، مقطع متوسطه ی اول
تاریخ اجرا: 94/11/01
در این جلسه می خواستم گام های عمومی در روند حل مسئله را با کمک دانش آموزان مرور کنم، با کمک دانشآموزان برای حل مسئله راههای مختلفی پیدا کنیم، برای حل مسئله، بر اساس پیامدهای هر انتخاب، مناسبترین راهحل را انتخاب کنیم.
از دانش آموزان درباره ی مشکل یا مسئله ای که با آن در خانه یا مدرسه مواجه شده اند سوال کردم. خیلی پاسخ جدی ای ندادند و بعضی که میخواستند پاسخی جدی بدهند، ترس از قضاوت شدن داشتند. پس به هر دانشآموز یک برگه کاغذ (برگه ی حل مسئله- یک رو سفید) دادم و از آن ها خواستم به صورت فردی، مشکل یا مسئلهای که خودشان به آن بر خوردهاند را بنویسند. عدهی زیادی از بچهها ترس از قضاوت شدن یا ارائهی برگه ها به مسئولین مدرسه داشتند، که من به آن ها اطمینان دادم که برگه را من پس از نگاه کردن به خودشان تحویل خواهم داد و اگر بخواهند، آن را برای فعالیت بعد در کلاس خواهم خواند. از بچهها خواستم به همان فرمی که در برگهی حل مسئلهای که به تعداد بچهها کپی کرده بودم، مسئله یا مشکل خود را طرح کنند و به همان صورت برایش راهحل و برای هر راهحل پیامدهایی بنویسند.
در فعالیت بعدی، مشکلات تعدادی از بچهها که خواهان خوانده شدن مشکلشان بودند را خواندم و راهحل آنها و پیامد ها را نیز خواندم و از بچهها خواستم راه حل بهتری پیشنهاد بدهند. همزمان با انجام این فعالیت، گامهای حل مسئله را هر زمان که به مثال مشخصی برمیخوردم روی تخته نوشتم.
بچهها را گروهبندی کرده و از هر گروه خواستم در زمان 1 دقیقه یک مشکل نسبتا مشترک پیدا کنند که آن مشکل یا مسئله، مسئلهی گروهشان باشد. سپس خواستم که این مشکل را به صورت گروهی به بحث گذاشته، همان پروسه را برای این مشکل نیز تکرار کنند.