محل اجرا: تهران، مدرسه ی دخترانه، مقطع متوسطه ی دوم
تاریخ اجرا: 95/09/20
تاریخ انتشار: 95/11/30
قصد داشتم جرقهی پسانداز کردن و ضرورتهای آن در ذهن دانشآموزان بخورد و در مورد «اولویت» در پسانداز فکر کنند.
از بچهها خواستم به جز یک خودکار چیزی همراهشان نداشته باشند. بعد پرسیدم که اگر خاطره یا تجربهای از پساندازهایشان دارند، بگویند. یکی از بچهها خرید قلک و برداشت از آن بدون تخریب قلک را توضیح داد که مجموعاً 50 هزار تومان شده بود. دانشآموز دیگری دربارهی قلک خانوادگی گفت و اینکه در نهایت با پول خردها و پساندازهای کل خانواده توانسته بودند یک میز تحریر کشویی بخرند. دیگری خرید قلک در عید را مثال زد و گفت من همیشه سراغ پولها و پساندازها را میگیرم و مادرم میگوید در بانک است!
چند نفر از بچهها بیتوجهاند که احساس میکنم باید به شکل خصوصی با آنها گفتگو کنم.
با پرتاب توپ، بازی «جمله را کامل کن» را انجام دادیم، با سوالهای «دانشآموزان پسانداز میکنند که...» و «پسانداز کردن به شما کمک میکند که...»
بازخوردهایی که در کلاس گرفته شد اینها بودند. مهمترین انگیزههای پسانداز: 1- استقلال، 2- تحصیل، 3- اجاره خانه. گاهی بچهها به جای تصمیم عقلانی، احساسی تصمیمگیری میکردند، مثلا خریدن هدیه برای خواهر را به اجاره خانه ترجیح میدادند.