چرا آموزش «متوازن» اجتماعی و مالی؟
آیا آموزش مالی و تعلیمات اجتماعی به یکدیگر وابستهاند؟ موضوع این است که در جامعهی امروزی مسائل مالی در کنار حقوق و موضوعات اجتماعی، دو مفهومی هستند که نقش زیادی را در زندگی افراد بازی میکنند، مفاهیمی که جدا از هم نیستند و برای اثرگذار بودن به یکدیگر نیاز دارند. برای مثال اگر به دختربچهای حقوقش در آموزشی خاص را گوشزد کنیم، اما والدینش از عهدهی مخارج رفت و آمد و لباس او برنیایند، دانستن این حق به تنهایی چه سودی برای او دارد و یا اگر کودکی در خانوادهای غنی به دنیا آمده باشد، اما والدینش ندانند چه نوع مهارتهایی به او بیاموزند و یا بستر مناسب برای آموزش او را نیافته باشند، سرمایهی آنها برای آیندهی کودک شان کافی خواهد بود؟ افلاتون نگاهی جزیرهای و یا مستقل به آموزشهای مالی و اجتماعی ندارد و پول را به تنهایی منبع خوشبختی نمیداند، چرا که پول همراه مزایای بی شمار خود، آسیبهایی را نیز به همراه دارد. بنابراین قبل از تعلیم مسائل مالی یا همراه آن لازم است شخصیت کودکان پرورش بیشتری بیابد و مفاهیم اجتماعی و اخلاقی را یاد بگیرد. همینطور تلاش میشود که فرد خود را نه یک موجود منفعل، بلکه عضوی اثرگذار از یک خانواده و جامعه بداند و نحوهی برقراری ارتباط و داشتن تعامل در گروه را یاد بگیرد. افلاتون، پس انداز و سرمایه گذاری جمعی را از پس انداز فردی، اثربخشتر میداند و در برنامهی آموزشی خود بر آن تاکید دارد.